پست های مشابه

chamran_kids

. هيجان عبور از باتلاق در روزهاى پاييزى.. #لمس_طبيعت_بازى_در_طبيعت . #حسينيه_كودك_شهيد_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

25 مهر 1397 06:15:41

0 بازدید

chamran_kids

سلام مامان و بابای مهربون چمرانی!😊 ( و تمام کسانی که دوست دارن چمرانی باشن) . ✔انتظار مدرسه از شما اینه که در مورد بچه های زیر ۷سالتون: 🟢باهاشون بازی کنید به خصوص بازی هیجانی! 🟢کمتر امر و نهی کنید! 🟢مامانا بهشون استقلال بدن! 🟢باباها پارک ببرنشون! 🟢برای رشد خودتون برنامه داشته باشید! ✔انتظار معلمای ادبستان از شما اینه که: 🟠مسئولیت درس و تکلیف با خود بچه هاست! 🟠بخشی از مسئولیت های خانه مثل خرید و آشپزی و ... هم باید به مرور به عهده ی بچه ها بگذارید! 🟠برای گفت و گو با بچه ها زمان بگذارید! 🟠برای مودب شدن و مومن شدن برنامه داشته باشید البته نه فشرده و با عصبانیت❗ 🟠با بچه ها باز هم بازی کنید و اونها رو بیرون ببرید! . 🌱مامان و بابای چمرانی لطفا به همه ی موارد بالا صبر رو اضافه کنید. صبر صبر صبر❗❗❗ . ماهم نیروی کمکی شما هستیم. 😊 قرار نیست جای شما رو بگیریم، قرار نیست ما خاله ها یا عموها از شما برای بچه ها مهربونتر باشیم🙃 . قهرمان همیشه ی زندگی بچه ها شمایین فقط خود شما😍 . ما دعا می کنیم و دوست داریم شما در مسیر بزرگ شدن بچه ها،هر روز بزرگ و بزرگ و بزرگتر بشین، از اون بزرگ شدن هایی که آدم رو صاف به عاقبت بخیری میرسونه😇 . 🔴این پست رو سیو کنید و برای همه مامان و باباهای چمرانی (یا اونهایی که دوست دارن چمرانی بشن)بفرستید🌹 . ⁉️شما چه انتظاری از مدرسا ها دارید؟ برامون همینجا کامنت کنید👇🏻🤗 . #مدرسه #ثبت_نام_مدرسه #انتظار_مدرسه #خانواده#والدین #مسئولین_مدرسه #مسئولیت_پذیری #والدین_آگاه#تربیت_کودک

11 خرداد 1400 17:50:23

0 بازدید

chamran_kids

🙏 عکس یادگاری شان را همراه خودش به حرم برده بود و برای هر کدام از دوستانش دعا کرد... ‌ خدایا به کیارش ۱۰۰ تا مارمولک بده . خدایا به امیر علی یه کفش فوتبالی بده. خدایا به امین طاها یک شمشیر بده. به حسین توپ فوتبالی بده. به علی هم دندونهاش برگرده . ‌ بعضی ها رو بلند میگفت و بعضی ها رو آروم ... #دنیای_پاک_کودکان #کودک #چمرانی_ها #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

12 خرداد 1398 09:18:21

0 بازدید

chamran_kids

👨‍⚖ هفت سال دوم، سال های آداب دانی و قوانین است. اما همین که کودک وارد هفت سالگی شد، می توانیم انتظار داشته باشیم تمام آداب و قوانین ما را اجرا کند؟ ‌ کودکی می تواند در هفت سال دوم آداب دان و قانون مدار باشد که: در هفت سال اول، آزادی را تجربه کرده باشد. قوانین و آداب به تدریج و با متناسب با سن، به او ارائه شود. ‌ بُرد قوانين كلاس اول خالی بود، قرار بر اين شده است كه اگر در طول هفته به موردي برخوردند؛ آن را در كلاس مطرح كنند و در رابطه اش به بحث و گفتگو بپردازند و قانونش را باهم تصويب كنند. ‌ پسرها در رابطه با چالشي كه با آن در كلاس مواجه شدند، بحث و گفتگو كردند؛ يعني همهمه و شلوغي در كلاس . و به‌صورت نمايشي، آن موقعيت را باز سازي كردند و به مشكلات آن پي بردند. ‌ به پيشنهاد بچه ها، قانونش را نقاشي كردند و اينطور بود كه اولين قانون رسمي كلاس به بُرد قوانين اضافه شد. مربی: علی قطبی ‌ #کلاس_اولی_ها #هفت_سال_دوم #قانون #آداب_دانی #چمرانی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

13 آذر 1398 16:21:58

0 بازدید

chamran_kids

🇮🇷 ‌ هویت ملی در چه سنی شکل می گیرد؟ و چه تاثیری در کودکان دارد؟ ‌ ❓تا حالا به این سوال فکر کردین؟ #تربیت #هویت_ملی #من_یار_انقلابم #پویش_مردمی_کودک_و_انقلاب #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

06 بهمن 1397 09:02:28

0 بازدید

chamran_kids

🍀 🌱 داستان تولد راهچه ‌ 🖊 بعد از راه افتادن حسینیه کودک، و تجربه ی سه ساله کار با کودک با درخواست های زیادی برای مشاوره کودک مواجه شدیم. مشاوره چمران، با مشاوره های حضوری و محدود شروع شد. در حیطه ی کسانی که با مجموعه آشنایی داشتند. ‌ اما بعد از مدتی، درخواست های مشاوره زیادتر شد. این درخواست ها همزمان بود با شروع به کار ادبستان ها. کار اجرایی ادبستان ها و حسینیه کودک، فرصت مشاوره ی حضوری را از ما گرفت. ‌ مشاوره تلفنی و یا همان راهچه نتیجه ی همان محدودیت ها بود. ‌ 💡راهچه را می توان نتیجه ی تلاش یک تیم دانست. ✅ راهنمایی و مشاوره چمرانی یک مشاوره در دسترس با رویکرد دینی و بومی ‌ 📞 آشنایی بیشتر با راهچه و استفاده از خدمات آن، در سایت #چمرانی_ها ‌ chamraniha.com/consultation ‌ #راهچه #مشاوره #راهنمایی #تربیت #مشاوره_تلفنی #کودک #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

05 آذر 1398 08:31:55

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

☀ از آسمان ها روی زمین آمدیم، جایمان شد آغوش مادرهایمان... بزرگ شدیم کم کم راه افتادیم، دویدن یاد گرفتیم و پریدن. پنج ساله شدیم وارد حسینیه کودک شهید چمران شدیم و باز هم بازی کردیم... پیش دبستانی رفتیم.... یک سال دیگر هم گذشت شدیم کلاس اولی، دیگر فقط بازی نمی کردیم کارهای مهم دیگری هم بود که باید انجام میدادیم کتابهای زیادی را باید میخواندیم حتی کتابهای زیادی را هم باید می نوشتیم. بزرگ‌تر شدیم... و شدیم همین جمع هشت نفره بچه های کلاس دوم، بزرگ‌ترین بچه های ادبستان دخترانه حمزه دوران... چمیار شدیم گاهی به آشپزخانه رفتیم، گاهی خدمات و کتابخانه... بعضی از روزها هم باید با بچه های کوچکتر بازی می کردیم. یک شب که همه خوابیدیم خواب دیدیم بزرگ‌تر شده ایم ولی هنوز در چمران درس میخوانیم، کارهایمان هم بزرگ‌تر شده بود، یک روز در هفته مسئول پختن ناهار کل مدرسه بودیم، خرید مواد غذایی هم با خودمان بود. یک چرخ خیاطی بزرگ در کلاس داشتیم و برای بچه هایی که از ما کوچکتر بودند خیاطی می کردیم و لباس می دوختیم، کتابخانه بزرگی در کلاسمان بود که گاهی وقتها بعد از ظهر ها که همه رفته بودند در مدرسه می ماندیم و کتاب می خواندیم. شده بودیم معلم کوچکتر بچه های محله، بعضی از روزها را به پارک می رفتیم و به بچه ها درس می دادیم. کارهای هنری مان روز به روز بهتر می شد، کلاس ما شده بود شبیه کلاس هنرمندان انقدر که از سفال و مجسمه و نقاشی و کلاژهای مختلف در شده بود... باز هم بزرگ‌تر شدیم انقدر که در آغوش همه ما بچه هایمان بود..... تصمیم گرفتیم مدرسه ای بسازیم مثل ادبستان حمزه دوران تا بچه هایمان آنجا به اندازه ما کودکی کنند و به وقت بزرگ شدن آنقدر بزرگ شوند که از پس هر کاری بر بیایند... ‌ پ.ن: بخشی از نمایش نامه ی کلاس دومی ها در #جشن_تکلیف و بندگی شان #کلاس_دومی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #نماز

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

☀ از آسمان ها روی زمین آمدیم، جایمان شد آغوش مادرهایمان... بزرگ شدیم کم کم راه افتادیم، دویدن یاد گرفتیم و پریدن. پنج ساله شدیم وارد حسینیه کودک شهید چمران شدیم و باز هم بازی کردیم... پیش دبستانی رفتیم.... یک سال دیگر هم گذشت شدیم کلاس اولی، دیگر فقط بازی نمی کردیم کارهای مهم دیگری هم بود که باید انجام میدادیم کتابهای زیادی را باید میخواندیم حتی کتابهای زیادی را هم باید می نوشتیم. بزرگ‌تر شدیم... و شدیم همین جمع هشت نفره بچه های کلاس دوم، بزرگ‌ترین بچه های ادبستان دخترانه حمزه دوران... چمیار شدیم گاهی به آشپزخانه رفتیم، گاهی خدمات و کتابخانه... بعضی از روزها هم باید با بچه های کوچکتر بازی می کردیم. یک شب که همه خوابیدیم خواب دیدیم بزرگ‌تر شده ایم ولی هنوز در چمران درس میخوانیم، کارهایمان هم بزرگ‌تر شده بود، یک روز در هفته مسئول پختن ناهار کل مدرسه بودیم، خرید مواد غذایی هم با خودمان بود. یک چرخ خیاطی بزرگ در کلاس داشتیم و برای بچه هایی که از ما کوچکتر بودند خیاطی می کردیم و لباس می دوختیم، کتابخانه بزرگی در کلاسمان بود که گاهی وقتها بعد از ظهر ها که همه رفته بودند در مدرسه می ماندیم و کتاب می خواندیم. شده بودیم معلم کوچکتر بچه های محله، بعضی از روزها را به پارک می رفتیم و به بچه ها درس می دادیم. کارهای هنری مان روز به روز بهتر می شد، کلاس ما شده بود شبیه کلاس هنرمندان انقدر که از سفال و مجسمه و نقاشی و کلاژهای مختلف در شده بود... باز هم بزرگ‌تر شدیم انقدر که در آغوش همه ما بچه هایمان بود..... تصمیم گرفتیم مدرسه ای بسازیم مثل ادبستان حمزه دوران تا بچه هایمان آنجا به اندازه ما کودکی کنند و به وقت بزرگ شدن آنقدر بزرگ شوند که از پس هر کاری بر بیایند... ‌ پ.ن: بخشی از نمایش نامه ی کلاس دومی ها در #جشن_تکلیف و بندگی شان #کلاس_دومی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #نماز

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن