پست های مشابه

chamran_kids

📬 حتما شاهد قهر های بچه ها بوده اید. وقتی از دوست شان ناراحت می شوند یا سر یک چیز دعوایشان می شود. اما معمولا این قهر ها و دعوا ها به چند دقیقه هم نمیرسد. آنقدر که فکر می کنی مگر این ها باهم قهر نبودند؟ پس چرا دوباره باهم دوست شدند؟ ‌ اگر در دنیای بزرگتر ها هم اینگونه بود، قطعا دنیا جای زیباتری برای زندگی می شد. چه خوب می شود مهربانی و دوستی را از بچه ها یاد بگیریم. ‌ دخترهای پیش دبستانی، یک صندوق نامه دارند. برای وقت هایی که دوست دارند به دوست شان نامه بدهند. مثلا وقتی دوست شان غایب می شود، برای او نامه می نویسند، نامه تصویری! ‌‌ مربی: مطهره یعقوبی ‌ شما برای فرزندتان نامه می نویسید؟ ‌ #پیش_دبستانی #مهربانی #کودک #دوستی #فعالیت #تربیت #ابراز_محبت #چمرانی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

04 دی 1398 15:23:46

0 بازدید

chamran_kids

ما هرگز فراموش نمیکنیم...❤ . سلام به کسانی که صدایمان را می شنوند ✋ . امروز سالگرد شهادت یکی از عزیزترین آدم های زندگی ما چمرانی هاست 😔🖤 . انگار همین دیروز بود که خبر شهادت مردی که پناه ما در برابر آدم های بد بود را شنیدیم.🏴. یک سال از شهادت حاج ق اس م مهربانمان گذشته اَست ... . اما ما چمرانی ها به هیچ عنوان شجاعت ها ، رشادت ها ، از خود گذشتگی ها و ... آدم های خوب را فراموش نمیکنیم . . دشمنان، خوب بدانند که ما بیداریم ...😠✊ . شاید قد هایمان کوچک باشد ... . شاید هنوز دستانمان خیلی قوی نباشد ...🙌 هنوز کامل سواد یاد نگرفتیم ...📝 . بله ... ما هنوز کلاس اولی هستیم ...🙋‍♂️ ولی قلب هایمان اندازه ی یک دریاست و با تمام قدرت برای رهبرمان و کشورمان میتَپَد ... ❤🖤🇮🇷🇮🇷🇮🇷 تقدیم به شهید حاج ق اس م س ل ی م ان ی و تمام دوستان فداکارشان . ❤🤲😍 . #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #شهادت#شهید#مدافعان_حرم#کلاس_اولی_ها #سربازان_کوچک_امام_زمان #سرباز_حسینم #سرباز_وطن #پسران_چمرانی #سرودخوانی

13 دی 1399 13:52:36

0 بازدید

chamran_kids

🔊برشی از کتاب" ای کاش بینی من هم سبز بود" رو بشنوید🤗 . در دهکده"ومی کی ها" دوباره ماجرای جدیدی پیش آمده. همه در صف پشت مغازه ای ایستادند تا دماغشان را سبز کنند. اتفاقا آن روز پانچلو و دوستانش خانه ی ایلای هستند. به نظر آن ها کار مردم خیلی مسخره است و ایلای هم تایید میکند که آدمک های چوبی را عمدا متفاوت از هم آفریده و دلیلی ندارد مردم همه دماغشان را سبز کنند و شبیه به هم شوند.‌خلاصه پانچلو و دوستانش فقط چند روز میتوانند جلوی خودشان را بگیرند و بالاخره دماغ آنها هم سبز میشود، و بعد قرمز، نارنجی، صورتی و رنگهای دیگر. چون تند تند رنگ های متفاوت مد میشود و همه در صف رنگ کردنِ دماغ هایشان می ایستند. بالاخره این همه وقت گذاشتن، پانچلو را خسته میکند. درحالیکه دیگر نمیداند چه کند از طرف ایلای برایش پیغامی می آید و به خانه او میرود. این بار هم ایلای با مهربانی اشتباه پانچلو را بخشیده و ساعت ها با سمباده روی دماغش کار میکند تا به شکل اول بر گردد.... . پ.ن: لحظات مواجهه پانچلو با ایلای من را یاد خودم می اندازد. هر بار با سرافندگی شروع میکنم برای خدا آسمان ریسمان بافتن و اشتباهاتم را یکی یکی ردیف کردن.... . پ.ن ۲: قطعا قرار نیست بچه ها درگیر این مفاهیم پیچیده شوند. آن ها از خواندن یک داستان خوب و دیدن تصویرهایش خوششان می آید و البته ما بذری در دلشان میکاریم که وقتی به آن احتیاج دارند نهال شاداب و تر و تازه ای به کمکشان می آید....😇 . ⭕این پست رو سیو کنید و برای کسایی که دنبال کتاب خوب برای بچه ها هستند بفرستید😉 . ❗میتونید مجموعه کتاب پانچلو رو از صفحات زیر تهیه کنید، کافیه بهشون دایرکت بدید🤗👇🏻 . @mehrsa_pub @ketabpark @namayeshgah_ketab_koodak @nojavan_namayeshgah_ketab . #برشی_از_یک_کتاب #کتاب_خوانی#نشر_مهرسا #معرفی_کتاب_خوب #مجموعه_پانچلو #تو_برای_من_عزیزترینی #کتاب_کودک_نوجوان

11 اردیبهشت 1400 11:36:38

0 بازدید

chamran_kids

🌼 به پاس مادر بودنتان که نعمتی بس بزرگ است و به برکت پاکی فرزندانتان... ‌ پنج ساله ها هم از غافلگیری مامان های مهربونشون جا نموندند و با یک شاخه گل و یک هدیه ی کوچیک، مامان هارو خوشحال کردند. #روز_مادر #چمرانی_ها #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

08 اسفند 1397 09:21:12

0 بازدید

chamran_kids

📖 چقدر برای بچه قصه می گین؟ هر شب؟ هفته ای یک بار؟ ماهی یکبار؟ می دونستین با قصه میشه خیلی از مفاهیم تمثیلی رو برای بچه ها بیان کرد؟ یه قصه ی جدید داریم👇 مجموعه قصه های #گِل_آباد قسمت اول 👈 چِراگو و استاد منتظر قسمت های بعدی باشین... #من_یار_انقلابم #پویش_مردمی_کودک_و_انقلاب #قصه #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

15 بهمن 1397 11:17:31

0 بازدید

chamran_kids

#ورق_بزنید . #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره . 📝قسمت دوم . تابستان اول/ در جست‌وجوی یخچال‌های ایسلند . یکی از رؤیاهای بزرگم، نوشتن یک رمان بلند بود. 11سالم بود، چند تا برگه کوچک A6 در کمد پیدا کردم، همه را باهم منگنه و یک دفترچه درست کردم. یک نقاشی روی جلدش کشیدم و یک عنوان دهان‌پُرکن برایش گذاشتم. «در جست‌وجوی یخچال‌های ایسلند». حالا یکی نبود بگوید: چرا این اسم رو گذاشتی؟! یخچال به درد کی می‌خوره که بره دنبالش. ولی من در همان عالم نوجوانی فکر می‌کردم کلاً جست‌وجو جالب‌ترین کار دنیاست، حالا جست‌وجوی چیزهای عجیب‌تر، جالب‌تر هم هست. اسم‌های خارجی برای شخصیت‌های داستانم گذاشته بودم که رمانم جذاب‌تر بشود. اسم‌هایی مانند تام، جیم، سام و .... خواهرم دست به نوشتنش خیلی بهتر از من بود. سرعتش هم بیشتر بود. یک روز قصه‌ای که در ذهنم بود را برایش تعریف کردم و او هم نوشت. 16صفحه شد. به همه پز می‌دادم که «من یه داستان 16صفحه‌ای نوشتم، تازه هنوزم تموم نشده.»  . بعد از این تجربه خوب، به خاطر علاقه‌ای که به داستان داشتم، کتاب داستان‌های خواهر و خاله‌ام که خیلی کتاب‌خوان بودند را می‌گرفتم و می‌خواندم. کلاً معروف شده بودم به اینکه در هر حالتی کتاب می‌خوانم، حتی در خیابان. سال‌ها بعد که دانشجو شدم استاد دانشگاهمان چند بار به من گفت که در خیابان مرا در حال کتاب خواندن دیده و هرچه برایم دست تکان داده و سلام کرده، من متوجه نشدم. خواندنم خیلی کند بود، ولی در همان تابستان‌های کودکی، تعداد زیادی کتاب و فیلم‌نامه از نویسنده‌های مختلف را خواندم. کتابی خواندم که در آن چند نوجوان، یک انجمن مخفی درست کرده و اشعارشان را برای هم می‌خواندند و این کار برایم همیشه یک آرزو بود. در دانشگاه از همان سال اول سعی کردم نمایشنامه و داستان بنویسم. الآن چند تا کتاب داستان و شعر کودک نوشتم. نوشتن برایم دوست‌داشتنی است. همین مهارت نوشتن، در پایان‌نامه، نامه‌نگاری‌های اداری، ارائه گزارش کار، تدریس و تدوین کتاب‌های علمی پژوهشی کلی کارم را راه انداخته و باعث شده محتاج کسی نباشم. . پ.ن: این مطالب که به قلم کارشناس تربیتی، حجت الاسلام احمدرضا اعلایی نوشته شده است برای اولین بار درصفحه ی: @nojavan_khamenei منتشر شده است!🙏🌸 . #تابستانه #چمرانی_ها #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها

26 تیر 1399 18:26:32

1 بازدید

ادمین چمران

0

0

👨‍🔧👨‍🏭👨‍🌾 وقتی می خواستم انتخاب رشته کنم، نهایت کاری که مدرسه برای ما انجام داد این بود که چند نفر از مشاغل و رشته های تحصیلی مختلف رو برای ما آوردن تا برامون در مورد اون رشته صحبت کنند. اما در حد حرف...من هیچ وقت فرصت تجربه کردن مشاغل مختلف رو نداشتم تا بتونم توانایی هامو کشف کنم. اما دوست دارم این فرصت رو برای فرزندم فراهم کنم. ‌ مثل کاری که معلم کلاس چهارمی ها کرد👇 ‌ کلاس چهارمی ها تصمیم گرفتند هر هفته به یک مغازه نزدیک مدرسه سر بزنند و آنجا شاگردی کنند. ‌ برای انجام شاگردی باید قراردای مینوشتیم که با استفاده از آن بتوانیم در مغازه ای استخدام شویم . پس از نوشتن قرار داد، به مغازه های مختلف که می رسیدیم عمو در مورد شاگردی کردن با صاحب مغازه گفتگو می کردند مثلا : (( دانش آموزان کلاس چهارم برای کمک به محله و آموختن مهارت های مختلف تصمیم به شاگردی در مغازه شما را دارند )) سپس اگر مغازه دار موافق نبود به مغازه بعدی می رفتیم ولی اگر موافق بود ....قرارداد رو به ایشان نشان میدادیم و هر دوطرف ، قرارداد رو امضا می کردند و ما هم موظف می شدیم که از هفته بعد، سه شنبه ها یک ساعت در مغازه شاگردی کنیم. یک نفر در نانوایی تافتون مشغول شد و در آخر کارش دوتا نان شیرمال به عنوان هدیه گرفت که با دوستان و همکلاسی هایش تقسیم کرد. یک نفر در گل فروشی، یک نفر در نانوایی بربری، دو نفر در لبنیاتی و یک نفر هم در میوه فروشی مشغول به کار شد. ‌ #شاگردی #مهارت_آموزی #آشنایی_با_مشاغل #چمرانی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

👨‍🔧👨‍🏭👨‍🌾 وقتی می خواستم انتخاب رشته کنم، نهایت کاری که مدرسه برای ما انجام داد این بود که چند نفر از مشاغل و رشته های تحصیلی مختلف رو برای ما آوردن تا برامون در مورد اون رشته صحبت کنند. اما در حد حرف...من هیچ وقت فرصت تجربه کردن مشاغل مختلف رو نداشتم تا بتونم توانایی هامو کشف کنم. اما دوست دارم این فرصت رو برای فرزندم فراهم کنم. ‌ مثل کاری که معلم کلاس چهارمی ها کرد👇 ‌ کلاس چهارمی ها تصمیم گرفتند هر هفته به یک مغازه نزدیک مدرسه سر بزنند و آنجا شاگردی کنند. ‌ برای انجام شاگردی باید قراردای مینوشتیم که با استفاده از آن بتوانیم در مغازه ای استخدام شویم . پس از نوشتن قرار داد، به مغازه های مختلف که می رسیدیم عمو در مورد شاگردی کردن با صاحب مغازه گفتگو می کردند مثلا : (( دانش آموزان کلاس چهارم برای کمک به محله و آموختن مهارت های مختلف تصمیم به شاگردی در مغازه شما را دارند )) سپس اگر مغازه دار موافق نبود به مغازه بعدی می رفتیم ولی اگر موافق بود ....قرارداد رو به ایشان نشان میدادیم و هر دوطرف ، قرارداد رو امضا می کردند و ما هم موظف می شدیم که از هفته بعد، سه شنبه ها یک ساعت در مغازه شاگردی کنیم. یک نفر در نانوایی تافتون مشغول شد و در آخر کارش دوتا نان شیرمال به عنوان هدیه گرفت که با دوستان و همکلاسی هایش تقسیم کرد. یک نفر در گل فروشی، یک نفر در نانوایی بربری، دو نفر در لبنیاتی و یک نفر هم در میوه فروشی مشغول به کار شد. ‌ #شاگردی #مهارت_آموزی #آشنایی_با_مشاغل #چمرانی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن