chamran_kids
دنبال کننده
10
پست
765
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
🥳 توپک و خمیرک قرار است مهمان بچه ها شوند. بچه ها باید به خمیرک کمک کنند تا مثل توپک بتواند قل بخورد... 🎉ماجراهای توپک و خمیر را در کارگاه مادر و کودک خمیر های رنگی رنگی دنبال کنید... 💡 ویژه کودکان چهارساله 📆 سه شنبه ۴تیر. ⏰ ۱۰ _ ۱۱:۱۵ 💳 هزینه کارگاه: ۳۵ هزار تومان 📲 برای ثبت نام، نام کودک و تاریخ تولد فرزندتان را به شماره زیر پیامک کنید. 👇 💬۰۹۹۱۲۰۴۴۹۲۹ 📍آدرس: میدان خراسان، ابتدای خیابان خراسان، رو به روی مسجد نور، پ ۱۱. دبستان دخترانه حمزه دوران. ✅ همراه با فروش حضوری محصولات هاچین #کاچی #کارگاه_های_چمرانی #کارگاه_مادر_کودک #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
02 تیر 1398 05:10:41
0 بازدید
chamran_kids
💳 📣 بانک چمرانی افتتاح شد کلاس دومی ها بعد از برگزاری بازارچه زمستان، بانک چمرانی را راه اندازی کردند. ابتدا هر کس که میخواست، پول هایش را میشمرد سپس به حسابدار میداد . حسابدار پول ها را میشمرد و از بچه ها تحویل میگرفت و در دفتر ثبت میکرد. بانک روزی دوبار باز میشود و بچه ها میتوانند پول بگذارند یا بردارند. با این کار علاوه بر اطمینان از گم نشدن پول ها ، میتوان از این حساب، قرض الحسنه به بچه ها چمرانی قرض بدهیم. #ریاضی #کلاس_دومی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #دبستان_پسرانه_حمزه_دوران #چمرانی_ها
25 اسفند 1397 10:08:40
0 بازدید
chamran_kids
#ورق_بزنید . خوابگاه دختران . 📝قسمت دوم . جنگ تمام شد. مملکت داشت نفس راحتی می کشید. در بین نفس های بریده بریده ی مردم، ما دختران دهه شصتی به سن مدرسه رفتن رسیدیم. خانواده هایمان که با کلی زحمت ما را تا آنسن بزرگ کرده و به سرانجام رسانده بودند ماندند در چند راهیِ انتخاب مدرسه های جورواجور. مدرسه های دولتی کماکان مورد توجه بود، مدارس شاهد خیلی سر زبانها افتاده بود و کم کم زمزمه های تاسیس غیر انتفاعی ها، نمونه دولتی ها و فرزانگان هم در جامعه پیچیده بود. . من خودم دوران ابتدایی را در مدرسه شاهد گذراندم. مدرسه ای که در هر کلاس فقط چند نفر بودیم که پدر داشتیم. اینقدر تعداد بچه های شهدا زیاد بود که آدم از پدر داشتن خودش همیشه خجالت زده بود. غم های دوستانمان، زندگی متفاوتشان و خاطراتی که در عالم بچگی می شنیدیم باعث شده بود خیلی هم بچه نمانیم. هنوز هم قیافه آن بچه ها و خاطراتشان به وضوح در ذهنم مانده. ما در مدرسه قانون هایی داشتیم که لازم الاجرا بود. به طور مثال بالشت های کوچکی همراه خودمان به مدرسه برده بودیم و باید بعد از ساعت ناهار بالش را روی نیمکت گذاشته و می خوابیدیم. هرچقدر الان دنبال فرصتهای چند دقیقه ای برای خواب هستیم در کودکی از هر فرصتی که منجر به خواب میشد بیزار بودیم و در نتیجه باعث ناراحتی معلممان میشدیم. نمونه دیگری از این قانونها این بود که باید مقنعه هایمان را در می آوردیم و حتما هم تل سفید رنگی روی موهایمان میزدیم. غیر از دیدن ناخنها، چک کردن سر و وضع ظاهری هر روز تلها هم چک میشدند و اگر یادمان رفته بود توبیخ میشدیم. در حیاط مدرسه نباید خیلی می دویدیم یا کارهای عجیب و غریب می کردیم. یک بار نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که گفتند مدیر مدرسه حیاط رفتن را ممنوع کردند. معلمها از هر کلاس چند نماینده انتخاب کردند و در یک مدل کمی نمایشی ما را به دفتر مدیر بردند که از ایشان عذرخواهی کنیم. این افتخار را داشتم که یکی از نمایندگان باشم.من خودم قیافه مدیر را تا قبل از آن خیلی ندیده بودم و دفترش در عالم بچگی به نظرم خیلی با ابهت آمد. خلاصه با جملاتی که یادمان داده بودند عذرخواهی کردیم و ایشان بچه ها را بخشیدند. . ادامه مطلب در کامنت اول 👇
11 تیر 1399 18:56:06
0 بازدید
chamran_kids
. هفت سال دوم سنِ خیلی عجیبی برای همه بچه هاست، به خصوص دخترها! در این هفت سال بچه ها تجربه های زیادی کسب میکنن؛ با مفهوم خوب و بد آشنا میشن و مهم تر از همه دخترها در همین دوره به سن تکلیف میرسن. . برای ما چمرانی ها خیلی مهمه که از هفت سالگی به بعد ارزش گذاری در بچه ها کم کم شکل بگیره، آشنایی با مفاهیم دینی با توجه به سنشون براشون جابیفته و متوجه مناسبت ها و آداب و رسوم بشن، برای همین؛ مناسبت ها در مدرسه مون پر رنگه. مناسبت ها و تمام اتفاق های ریز و درشت مذهبی که بشه برای بچه ها برنامه ای براش داشت. از یک وعده اذانی که بچه ها در مدرسه هستند گرفته تا تولدها و شهادت ها تا دهه های مهمی مثل محرم و فاطمیه. . سعی کردیم همه چیز از خود بچه ها بجوشه، خودشون براش برنامه ریزی کنن و ماهم کمک کنیم خاطره ها تو ذهنشون خوب ثبت بشه. مثل هفت سال اول نیست که اشاره مستقیم یا مداخله ای نداشته باشیم ولی سعی می کنیم مرز کارهامون با تصمیم های بچه ها باهم قاتی نشه. . الان خود بچه ها به مرور زمان و با بالا رفتن پایه تحصیلیشون، به یه مدل برنامه ریزی برای مناسبتها رسیدن. ماهم هر سال گوشه ای از کارو میگیریم چون معتقدیم صاحب مناسبت ها، خودش خوب هوای بچه ها و کاراشون رو داره😊 . به نظرشما هفت سال اول و دوم چه فرق هایی باهم دارند؟ کامنت کنید. . #تربیت_دینی #دختران_چمرانی #چمرانی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مناسبت_های_مذهبی #محرم#فاطمیه
01 شهریور 1399 19:01:33
0 بازدید
chamran_kids
🎉 ⏳ #روز_شمار_غدیر 🎊 برای یه جشن بزرگ آماده اید؟ 🤔برای جشن غدیر چی کار کنیم؟ #جشن_بزرگ #عید_امیر #برکه_رنگین_کمونی #عید_غدیر #من_کنت_مولاه_فهذا_علی_مولاه #عید_ولایت #کودک #شیعه #عید_شیعیان
16 مرداد 1398 15:25:56
0 بازدید
chamran_kids
🏴 ⚠️ وقتی می خوایم همراه بچه ها به هیئت بریم اولین چیزی که باید برداریم ابزار بازیه. #در_هیئت_با_مادر #در_هیئت_با_پدر 💡چرا؟ چون بچه ها موقع سخنرانی حوصله شون سر میره و درکی هم از مداحی و روضه ندارند. پس بهتره براشون برنامه داشته باشیم. ❌ یکی از ابزار هایی که می تونیم همراه خودمون ببریم، *چسب کاغذی* هست. هم سبکه، هم جا نمیگیره هم میشه باهاش کلی بازی کرد. مثلا؛ روی زمین یه بازی بکشیم؛ مثل دوز. باهاش کاردستی درست کنیم. جاده درست کنیم و ماشین بازی کنیم. باهاش نقاشی بکشیم. ✅ وقتی برای بچه ها برنامه ی بازی داشته باشیم، به بچه ها خوش میگذره و روزهای بعد با اشتیاق بیشتری میان. #سرباز_حسینم #هیئت #محرم #کودک #چمرانی_ها
12 شهریور 1398 16:09:45
14 بازدید
ادمین چمران
0
0
سرزمینی بود به اسم گِل آباد...😇 . گِل آباد جایی بود که همه چیزاش از گِل بود، بین بچه های گل آباد، پسری حسابی شیطون و کنجکاو بود. هر کاری و هر حرفی که بهش میزدنند، می گفت: چرا؟؟؟؟ اینقدر این بچه چرا،چرا می کرد که اسمش رو گذاشته بودند چراگو.🧐❓❓ . بیرون از سرزمین گِل آباد، پیرمردی بود ،که ظرف های سفالی خیلی قشنگی می ساخت. همه خیلی او را دوست داشتند، چون فکر می کردند که راز گل هارو میدونه... . و اما یه روزی ماجراهایی پیش میاد که پسر چراگو به شاگردی پیرمرد دانا در میاد...🤔👆 . پ.ن: اگر دلتون میخواد بقیه ی قسمت های گل آباد رو ببینید، به آپارات چمرانی ها سربزنید😊 . #دهه_فجر_مبارک🇮🇷 #دهه_فجر #گِل_آباد #داستان#قصه#قصه_کودکانه #داستان_کودک