chamran_kids
دنبال کننده
10
پست
765
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
ما هرگز فراموش نمیکنیم...❤ . سلام به کسانی که صدایمان را می شنوند ✋ . امروز سالگرد شهادت یکی از عزیزترین آدم های زندگی ما چمرانی هاست 😔🖤 . انگار همین دیروز بود که خبر شهادت مردی که پناه ما در برابر آدم های بد بود را شنیدیم.🏴. یک سال از شهادت حاج ق اس م مهربانمان گذشته اَست ... . اما ما چمرانی ها به هیچ عنوان شجاعت ها ، رشادت ها ، از خود گذشتگی ها و ... آدم های خوب را فراموش نمیکنیم . . دشمنان، خوب بدانند که ما بیداریم ...😠✊ . شاید قد هایمان کوچک باشد ... . شاید هنوز دستانمان خیلی قوی نباشد ...🙌 هنوز کامل سواد یاد نگرفتیم ...📝 . بله ... ما هنوز کلاس اولی هستیم ...🙋♂️ ولی قلب هایمان اندازه ی یک دریاست و با تمام قدرت برای رهبرمان و کشورمان میتَپَد ... ❤🖤🇮🇷🇮🇷🇮🇷 تقدیم به شهید حاج ق اس م س ل ی م ان ی و تمام دوستان فداکارشان . ❤🤲😍 . #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #شهادت#شهید#مدافعان_حرم#کلاس_اولی_ها #سربازان_کوچک_امام_زمان #سرباز_حسینم #سرباز_وطن #پسران_چمرانی #سرودخوانی
13 دی 1399 13:52:36
0 بازدید
chamran_kids
🎊 💡 می تونیم در شب ولادت پیامبر اکرم ص، بچه ها رو با یه قصه در مورد مهربانی ایشون خوشحال کنیم. 🍎باغ میوه و مهربانی پیامبر🍎 ✅ این داستان برای کودکان بالای پنج سال مناسب می باشد. یکی بود، یکی نبود. یه خواهر و برادر بودند که در یک خانه ی قشنگ و کوچک زندگی می کردند. خانه شان یک حیاط داشت. که بچه ها در آن بازی می کردند. یک درخت خرما از دیوار های کنار حیاط، داخل خانه شان آمده بود. بچه ها هر روز از دیوار بالا می رفتند و با خوشحالی کلی خرما از آن درخت می چیدند و می خوردند. یک روز آقای همسایه که خیلی بد اخلاق بود، به خانه ی آنها آمد. با عصبانیت به بابا گفت: بچه های تو همه ی خرماهای منو خوردن. باید کل پولش رو بدی. بابا گفت: آخه من که پول ندارم. همسایه گفت: من نمیدونم. باید پولش رو جور کنی و به من بدی. بابا خیلی ناراحت شد. پیش یک آقای مهربانی رفت که از آن کمک بخواهد. اسم آن آقای مهربان، حضرت محمد (ص) بود. بابا کل ماجرا را تعریف کرد. حضرت محمد (ص) که خیلی مهربان بود، رفت و با آقای همسایه صحبت کند تا راضی شود. ولی آقای همسایه راضی نشد. حضرت محمد (ص) گفت: من همه ی باغت رو میخرم. آقای همسایه خوشحال شد و قبول کرد. حضرت محمد (ص) هم، کل باغ را به بابا بخشید. بچه ها هم خیلی خوشحال شدند. از آن روز به بعد کلی درآن باغ بزرگ بازی کردند. #عیدتون_مبارک #قصه #قصه_کودکانه #قصه_مذهبی #پیامبر #مذهبی #کودک #هفده_ربیع #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
23 آبان 1398 17:21:48
0 بازدید
chamran_kids
📝🖤 امام نشانهها . 📝 هر حرفی شأن و جایگاهی دارد، که کمتر به آن توجه میکنیم. اگر حروف را صداهای بیاثری قلمداد کنیم، که جز نحوهی گفتنشان تفاوتی ندارند، در ظاهرشان باقی میمانیم و خوب آنها را نمیشناسیم. این ظلم در حق حروف است. . 📝 حروف *" ا "* ، *" م "* و *" م "* از صداهای اصلی کلمهی مادر در بسیاری از زبانهای زندهی دنیا است؛ زیرا نوزادی که بلد نیست، حرف بزند، برای جلب توجه مادرش این صداها را از دهانش بیرون میدهد؛ البته نه بهشکل آگاهانه؛ بلکه بهصورت طبیعی و فطری. 📝پ.نوشت: تلاش های یک معلم کلاس چهارمی برای طراحی پروژه ای مرتبط با مفهوم امام . استفاده از حروف و ترکیب آن با نقاشی یکی از بستر های خوب برای طراحی است، و داشتن موضوعی مهم و بزرگ این بستر را تاثیرگذار تر می کند. . #امام_نشانه_ها #پروژه #امام #صدا #نشانه #حرف #نقاشی #نقاشی_با_حروف #یک_معلم_چمرانی #کلاس_چهارمی_های_هنرمند
15 خرداد 1399 20:37:40
0 بازدید
chamran_kids
📖 📖 مجموعه داستان های #گِل_آباد قسمت چهارم 👈 رازِ استاد هم چنان ادامه داره... #من_یار_انقلابم #پویش_مردمی_کودک_و_انقلاب #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #قصه #کودک
08 اسفند 1397 11:03:29
0 بازدید
chamran_kids
🎨 خیلی ها فکر می کنند، هرچی کاردستی و نقاشی بچه ها قشنگ تر و تمیز تر باشد، بهتره و مدام به بچه ها امر و نهی میکنند. از خط نزنی بیرونا. مراقب باش رنگا قاطی نشه. و حتی یک جاهایی خودشان دست به کار می شوند و خودشان به جای بچه ها نقاشی می کشند و رنگ میکنند. اما این را یادمان می رود که آنها فقط یک کودک هستند. باید بکشند، ببرند و آنقدر تجربه کنند تا بتوانند خلق کنند. پروژه ی دخترهای پیش دبستانی، نقاشی با دوتا لکه ی رنگی تو زیپ کیف بود. رنگ هایی که فقط باید با انگشت قاطی پاتی بشه، تا بشه باهاش نقاشی کرد. #نقاشی #پروژه #هنر #هنر_برای_کودک #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
20 آذر 1397 10:21:29
0 بازدید
chamran_kids
. #ورق_بزنید . #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره . 📝قسمت اول "بهترین فرصت " . همیشه دوست داشتم آدم خَفنی باشم. همهفنحریف. از هر انگشتم یک هنر بریزد. #دانشمند، #مخترع، #سرباز، کارآگاه، سیاستمدار، #مدیر، #بازیگر، #فوتبالیست و خلاصه یک همهفنحریف که از پس همهچیز بربیاید. . یک دوره دوست داشتم چیزهای مختلف اختراع کنم؛ یک اسلحه عجیبوغریب،موشکی که با سوخت هویج به فضا برود،یکزمانی هم دوست داشتم کارآگاهی باشم که پیچیدهترین پروندهها را حل کند. من میخواستم از اتفاقات خطرناکی که هیچکسی خبر ندارد، خبر داشته باشم و از آنها جلوگیری کنم. منتظر بودم تا به مدرسه بروم و تمام این تجربههای جالب را در مدرسه داشته باشم. . وقتی مدرسه رفتم، دیدم آنجا اصلاً جایی برای کارهای خفن نیست. مدرسه جایی است که فقط باید یک سری چیزهای تکراری بخوانی و امتحان بدهی. به این نتیجه رسیدم، خفن بودن در مدرسه به نمره بالاست. نمرهای که برای من نه نان شد و نه آب. بالاخره یکراهی برای رسیدن به علاقههایم پیدا کردم. تابستان بهترین فرصت بود. سه ماه که میشد بدون فکر به نمره و مدرسه، خفن بودن را تمرین کرد. در پست های بعدی میخواهم چند ماجرا از آن تابستانها را تعریف کنم. . پ.ن: این مطالب که به قلم کارشناس تربیتی، حجت الاسلام احمدرضا اعلایی نوشته شده است برای اولین بار درصفحه ی: @nojavan_khamenei منتشر شده است!🙏🌸 . #تابستانه #چمرانی_ها #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها
25 تیر 1399 19:44:44
0 بازدید
ادمین چمران
0
0
کتاب مذهبی خوب؟🤔🤯 . از خیلی وقت پیش دوست داشتیم به صورت منسجم کتاب هایی که راجع به خدا، دعا و خلاصه اینجور مسائل است معرفی کنیم. کتابهایی که به درد بچه ها میخورند. شاید از همان وقتها که در نمایشگاه قرآن و نمایشگاه کتاب دنبال کتابهای خوب مذهبی بودیم. یا شاید وقتی چند باری رفتیم به چند انتشارات کودک که معروف بودند و کتابهای مذهبی زیادی داشتند و دستِ آخر، نهایتا با یکی دو کتاب یا دستِ خالی بیرون آمدیم. . یادم هست در نمایشگاه دائمی کتاب کودک و نوجوان با دوستم که از معلمهای ادبستان بود، هر کدام روی چهارپایه ای نشستیم و دانه دانه کتابهای مذهبی را تندتند میخواندیم تا ببینیم به درد بچه ها میخورد یانه؟ از آن بازدیدِ یکی دوساعته دست خالی بیرون نیامدیم ولی خب نتوانستیم تعداد قابل توجهی کتاب خوب مذهبی پیدا کنیم. نتیجتا با کوله باری پر از کتاب داستانهای معمولی خوب☺️ و چند تا کتاب مذهبی بیرون آمدیم. . جالب اینکه از یکی دو مجموعه که مربوط به امامها بود از هر کدام فقط دو سه داستان خوب جدا کردیم که کلی باعث خنده ی دوستانمان شد. مثلا از یک مجموعه فقط داستان امام کاظم ساده و روان بود و الباقی اش همه داستانهای سخت داشتند یا تصویرها مناسب نبود. . خلاصه به عنوان یک مدرسه که داعیه ی مذهبی دارد هر جا گفتند کتاب مناسب مذهبی برای بچه ها چاپشده سعی کردیم سریع نسخه ای تهیه کرده و بررسیش کنیم ولی بعد از سالها گشت و گذار در این فضا، تعداد کتابِ قابل قبول از نظر ما، خیلی دندان گیر نبوده است. . به مناسبت شروع ماه رمضان فکر کردیم شاید بد نباشد همان اندکی را که با خون دل پیدا کردیم و البته با بچه های رده های سنی مختلف در حسینیه کودک و ادبستان شهیدچمران محکشان زدیم خدمتتان معرفی کنیم شاید به این بهانه فرجی شده، و تعداد این کتابهای با کیفیت روز به روز بیشتر شود. . پ. ن: از تمام کسانی که در این سالها سعی کردند بچه ها را به شیوه ای درست و در قالب متنهای ساده، کوتاه، روان و قابل فهم و البته تصویرهای جذاب و دلنشین، با دین آشنا کنند ممنونیم. تلاش شما برای ما بسیار ارزشمند است. ان شاءالله در آینده تمام کودکانی که روزی با کتابهایتان سرگرم شدند سهیم هستید. چه خوب که هزاران بار فرصت زندگی کردن دارید.... . ❗❗❗این پست رو سیو کنید و منظر پست های بعدی باشید چون قراره بهتون کتاب معرفی کنیم😉😎 . #کتاب_کودک_نوجوان #نمایشگاه_کتاب_کودک #کتاب_خوب#معرفی_کتاب_خوب #کتاب_مذهبی_کودک#چمرانی_ها #کتاب_خوانی #کتاب#کتاب_مذهبی