چه قدر این نمایش مون رو دوست داشتم. تو روزهای بدون کرونا تو کلی مهد کودک اجراش کردیم:"نمایش خونه کی از همه محکم تره؟" داستان هجرت پیامبر از مکه به مدینه و پنهان شدن ایشون در غار و کمک کبوتر و عنکبوت به امر خدا این هم شعر پایانی اش که سروده ی دوست عزیزم خانم ساجده طالبی هست: یه شبی از شبای خوبِ خدایِ مهربون آمادہ ی سفرشدن پیامبرِعزیزمون خواستن که ازمکه بِرن به سمتِ شھرِ مدینه تاکه پیامِ خدارو بِرِسونن به گوشِ ھمه امّا نقشه کشیدن،آدم بدا براشون تااینکه شهید کنن،پیامبرِ خوبِمون سرِ راہِ پیامبر،تویِ کوہ بود یه غاری تادیدن یه دونه غار،گفتن خداجون چه راھی از چشمِ دشمناشون،پنهون شدن پیامبر خیلی زود از آسمون،اومد پایین کبوتر آفرین به عنکبوت، آفرین به کبوتر شدند وسیله های نجات جون پیامبر پ. ن: شعر کامل رو تو آرشیو مون ببینید. پ. ن: خداوند در سوره ی توبه آیه 40 به این داستان اشاره می کنند. #ربیع_الاول #حضرت_محمد #بنیادسفینه #بنیاد_سفینه #غار_ثور #نمایش_خونه_کی_از_همه_محکم_تره؟ #نمایش_کودکانه #سلام_بر_محمد_(ص) #bonyadsafineh @bonyadsafineh

مامانای عزیز و کوچولوهای نازنین سلام....✋🏻 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 در این ایام متبرک به نام اباعبد الله الحسین یه پیشنهاد عالی داریم برای بالا بردن معرفت کودکان دلبندتون... مجموعه ده جلدی کتاب شعر کودکانه کربلا ...که با هدف آشنا ساختن کودکان با عاشورا اما در حد توان فهم آنها نوشته شده است.... شاعر: محمد کامرانی اقدام انتشارات: نینوا #قصه_خوانی #علی_اصغر #محرم #عاشورا #کربلا #یاحسین #ما_ملت_امام_حسینیم @bonyadsafineh

ان شاء الله سال جدید رو با رعایت نکات بهداشتی و توکل به خدا آغاز می کنیم و بهترين ها برای همه مون به لطف خدا رقم می خورد #بنیاد_سفینه #رعایت_بهداشت #کرونا #سال_تحصیلی

عاشورا داستان عشق مادرانی 🧕🏻است که عشق به فرزند را واسطه ای برای رسیدن به حقیقت عشق دانستند و آنچه از وجودشان برخاسته بود را در رهش دادند 🌷به راستی این عاشوراست که اسلام را زنده نگه داشته است.....🌷 عزاداری هاتون قبول درگاه حق باشه ان شالله....😢😭 🌸امروز همراهتون هستیم با یک مجموعه کامل بازی شناختی همراه با کاردستی و آموزه دینی و یک نمونه ساده نمایش خلاق...🌸 برای این کار تصویر سازی خاصی مد نظر نیست و می توان با گفتن قصه ساده ای کودکان را با خود همراه کرد... داستان شب تاریکی🌚🌑 که همگی درون دریا 🌊مانده ایم و دریا طوفانی 🌩️🌨️می شود، همه جا تاریک است و تنها ستارگان⭐💫 درخشان روشنی بخش آسمان سورمه ای شب هستند... ناگهان صدای نزدیک شدن کشتی به گوش 👂🏻می رسد... آره کوچولو های نازنینم....باید برای اینکه نجات پیدا کنیم سوار این کشتی ⛵بشیم تا ما رو به ساحل برسونه.... در این جای داستان بچه ها سوار کشتی خیالی می شوند و پارو می زنند به امید نجات یافتن... اما هوا خیلی تاریکه و جایی دیده نمی شه تا برسیم به ساحل.... اما یهو یه نور ✨از راه دور به چشم👀 می خوره....آرررره یه فانوس💥 دریایی اون دور دورا است... حالا وقت کاردستیه.....کاردستی یه فانوس زیبا با تلق های رنگی که روش درست کردن اون رو در پست بعد خواهید دید.... حالا که سوار کشتی ⛵شدیم و نور داره کمک می کنه راهمون رو پیدا کنیم.... وقتشه که بفهمیم این کشتی نجات....این فانوس روشنی بخش از کجا اومده و اصلا این داستان یعنی چی؟ بچه ها دو گروه می شوند و همراه با بزرگرا تکرار می کنند.... 💧ِانَّ الحُسَین ✨گروه اول: مِصباحُ الهُدی ⛵گروه دوم: وَ سَفینهُ النَجاه آره عزیزای دلم امام حسین مهربون مثل یه کشتی نجات می مونند که مارو از دریا طوفانی مشکلات نجات می دهند و مثل همون فانوس روشنی بخش، راه درست رو به ما نشون می دهند... #یا_حسین #محرم #محرم_کودکانه #ما_ملت_امام_حسینیم #عاشورا #قصه_خوانی #کاردستی #نمایش_خلاق #بنیاد_سفینه @bonyadsafineh

سلام سلام سه قسمت فیلم یه دقیقه ای غدیری داریم برای نوجوونای گل مون. قسمت اول تقدیم همه تون🌺 اگه خوشتون اومد و دوست داشتید دو قسمت بعدی رو ببینید دوستان دیگه تون رو هم به پیج "بنیاد سفینه" دعوت کنید: 🎺🎺🎺🎺🎺🎺🎺🎺 🌺🌷🌸💐🌹🌸🌷🌺💐 https://www.instagram.com/bonyadsafineh #بنیادسفینه #عید_غدیر #عیدالاکبر #بازی #عید_غدیر_نوجوان

🎥 انیمیشن|تعاون و همکاری (وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَ ٰ⁠نِۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ) سوره #مائده آیه ۲ و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم #تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است! این هم یه داستان با یه زاویه نگاه دیگه: سنگی میان راه در زمان‌های گذشته، پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی‌تفاوت از کنار تخته سنگ می‌گذشتند؛ بسیاری هم غر می‌زدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بی‌عرضه‌ای است و... با وجود این هیچکس تخته سنگ را از وسط بر نمی‌داشت نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه‌ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکه‌های طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: اين پاداش کسی است که سنگی را از جلوی پای مردم برمی دارد 📚 @radiotale (تهیه شده در استودیو موسسه نفحات القرآن کارشناسی قرآن ،عترت و نماز آموزش و پرورش منطقه ۱۲ تهران) #تعاون #همکاری #سوره_مائده #بنیاد_سفینه #بنیادسفینه #انیمیشن_آموزنده @bonyadsafineh #bonyadsafineh